سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفتر شعر یک جوان
نوشته شده در تاریخ 86/9/21 ساعت 5:47 ع توسط محمد جعفر مهدیان


می گم که نوشته ام

عاشق و دل شکسته ام

خدا می دونه که شبا

به یاد تو نشسته ام

ولی حالا قصه من

قصه غمگین دله

خدا بگیره یار جدیدتو

کوزه دلم پر از غمه

حالا دیگه رفته

اونی که می خواستمش

دلم رو بخاطرش داده بودم

کسی که زندگیمو به خاطرش ساختم

می خوام فراموشش کنم

از یادم بره که داشتمش

اون روزی که دلمو شکست

پشت سرم گذاشت

می خوام دیگه نبینمش

شاید که باورم بشه

از روز ازل نبوده

میرم که بمیرم دیگه

یادش عذابم می کنه

خدا ببنده چشامو

با عشوه خوابم نکنه

می رم که تو زندگی نبینمت

دیگه زندگی برام تموم شده

نمی دونی عزیزم

جوونیم حروم شده؟؟؟؟







  پیام رسان 

+ عید سعید فطر رو به همه دوستان گرامی تبریک میگم

+ چه موهبت بزرگیست دوست داشتن وقتی بر پیشخوان قلبت می نشیند و سکوت می کند وقتی تمام ایده آل هایت رنگ می بازند و استدلال هایت به گل می نشینند درست در لحظاتی این چنین حادث می شود و تو را از تو می گیرد هم از این روست که دوستت دارم!







طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ