سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفتر شعر یک جوان
نوشته شده در تاریخ 86/8/18 ساعت 6:22 ع توسط محمد جعفر مهدیان


دوست من نمی دانم می دانی یا نه

که دلم باز هوای عشق کرده

می خواد بره سراغ کسی که سالها پیش

سالها پیش در کنارش بود

ولی نمی تونه از تو دست بکشه

خیلی زندگی براش سخت شده

باز هم نمی دونم چرا

چرا دوباره این فکر له سرم زده

می خوام راحت باشم

و باز نمی تونم

راحتی من فقط با تو معنی میشه

راحتی برای کسی که

طعم خوش زندگی رو نچشیده

چه ارزشی داره

کسی که تو زندگی

فقط یکی رو دوست می داشت

و اون دوستش نمی داشت

همیشه با یاد اون زنده بودم

آیا اون از من یادی می کنه؟

خیلی میخوام اونو یه بار دیگه ببینم

بهش بگم ای بی وفا

چرا منو تنها گذاشتی رفتی

رفتی و یادت و خاطراتت رو برام جا گذاشتی

نمی دونی دل من طاقت این همه درد رو نداره؟

آخه تا کی من در حسرت داشتن تو باشم

دوستت دارم دوستم که تو بودی تمام

امید زندگی من

هنوز هم به امید دیدن تو روزگار رو سر می کنم.

 







  پیام رسان 

+ عید سعید فطر رو به همه دوستان گرامی تبریک میگم

+ چه موهبت بزرگیست دوست داشتن وقتی بر پیشخوان قلبت می نشیند و سکوت می کند وقتی تمام ایده آل هایت رنگ می بازند و استدلال هایت به گل می نشینند درست در لحظاتی این چنین حادث می شود و تو را از تو می گیرد هم از این روست که دوستت دارم!







طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ