سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفتر شعر یک جوان
نوشته شده در تاریخ 86/1/26 ساعت 5:15 ع توسط محمد جعفر مهدیان


ستاره کجایی ... ؟!

ستاره کجایی ... ؟!

وقتی که چشمام به آسمون زل زده بود
آره دنبال تو بود ... !
اما بی وفا کجا بودی ... ؟!
یه شبی هم که دلم حا ل و هوای تو رو داشت ...
تا اومد نگا ت کنه ...
جز سیاهی ، هیچی نبود !
عزیزم بگو توی آسمون ها ، تو کجاش بودی ؟!
آره من خوب می دونم ...
پشت ابر بی وفایی جا ته هر شب می دونم .......!!!
اما انگار هیچ مهم نیست ، دل من عاشقته
می دونه چه پوچه این آسمونا بدون تو ..
آخه هیچ رنگی و بویی نداره
انگار بختم همینه ، که شبم بی ستاره بمونه ...
ای ستاره بنازم کجا بودی ... ؟!
که یهو تو آسمون پیدا شدی!
آسمون ... ! خوش به حالت ...
که دوباره عشق تو پیدا شده
یه دعا هم بکن برای ما ...
تا ستاره ی منم پیدا بشه ...... !!!







  پیام رسان 

+ عید سعید فطر رو به همه دوستان گرامی تبریک میگم

+ چه موهبت بزرگیست دوست داشتن وقتی بر پیشخوان قلبت می نشیند و سکوت می کند وقتی تمام ایده آل هایت رنگ می بازند و استدلال هایت به گل می نشینند درست در لحظاتی این چنین حادث می شود و تو را از تو می گیرد هم از این روست که دوستت دارم!







طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ