سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دفتر شعر یک جوان
نوشته شده در تاریخ 90/3/15 ساعت 5:55 ع توسط محمد جعفر مهدیان


hamtaraneh.com

 

در بوی نارنجی پیراهنت

تاب می‌خورم

بی‌تاب می‌شوم

و دنبال دست‌هایت می‌گردم

در جیب‌هایم

 می‌ترسم گمت کرده باشم در خیابان

به پشت سر بر می‌گردم

و از تنهایی خودم وحشت می‌کنم

بی تو زندگی کنم

یا بمیرم؟

نمی‌دانم تا کی دوستم داری

هرجا که باشد

باشد

هرجا تمام شد

اسمش را می‌گذارم

آخر خط من

باشد؟

بی تو زندگی کنم

یا بمیرم؟

همین که باشی

همین که نگاهت ‌کنم

مست می‌شوم

خودم را می‌آویزم به شانه‌ء تو

با تو بمیرم

یا بخندم؟







  پیام رسان 

+ عید سعید فطر رو به همه دوستان گرامی تبریک میگم

+ چه موهبت بزرگیست دوست داشتن وقتی بر پیشخوان قلبت می نشیند و سکوت می کند وقتی تمام ایده آل هایت رنگ می بازند و استدلال هایت به گل می نشینند درست در لحظاتی این چنین حادث می شود و تو را از تو می گیرد هم از این روست که دوستت دارم!







طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ